ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
برگرد…یادت را جا گذاشتی نمی خواهم عمری به این امید باشم که برای بردنش برمی گردی
___________ www.roxana.blogsky.com ___________
با آنکه انتقام از دشمن حرام نیست…در عفو لذتی است که در انتقام نیست
___________ www.roxana.blogsky.com ___________
گرچه سکوت بلندترین فریاد عالم است
ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد
کمی با من حرف بزن…
___________ www.roxana.blogsky.com___________
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا…
فردا شد و باز هم تو گفتی فردا…
امروز دلم مانده و یه دنیا حرف…
یک هیچ به نفع دل تو تا فردا!!!
___________ www.roxana.blogsky.com___________
چیزیم نیست خرد و خمیرم فقط همین
کم مانده است بی تو بمیرم فقط همین
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در عمق چشمهای تو گیرم فقط همین
___________ www.roxana.blogsky.com___________
با تو از عشق میگفتم
از پشیمانی
و از اینکه فرصتی دوباره هست یا نه ؟!…
در جواب صدایی بی وقفه می گفت:
“دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد!!!”
___________www.roxana.blogsky.com___________
دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پرم
به من که بی صدای تو از شب شکست می خورم
دلبرکم جیزی بگو به من که گرم هق هق ام
به من که آخرینه ی اواره های عاشقم
چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی
غزل بشن ترانه هام نه هق هق دلواپسی
___________www.roxana.blogsky.com___________
هنوز عشق تو امید بخش جان من است
خوشا غمی که ازو شادی جهان من است
چه شکر گویمت ای هستی یگانه ی عشق
که سوز سینه ی خورشید در زبان من است
اگر چه فرصت عمرم ز دست رفت بیا
که همچنان به رهت چشم خون فشان من است
___________www.roxana.blogsky.com___________
تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم
نمی دانم چه خواهد شد اسیرم در دو راهی ها
غرورم یکطرف ماند و دل دیوانه ام اینجا
چه می شد بشکنم روزی غرور جنس سنگی را
بگویم عاشقت هستم بمان با من تو ای زیبا
___________www.roxana.blogsky.com___________
از این همه احساس
یک عالمه حسرت به من دادی
و خود
در بی نگاهی یک آینه
پنهان شدی
می دانی چرا
قاصدک را دوست دارم؟
چون نه از تو
بلکه از امید آمدنت
خبر می آورد