رکسانا

رکسانا

ستاره ی کوچک من ® - Roxana-رکسانا - عشق بی پایان ®
رکسانا

رکسانا

ستاره ی کوچک من ® - Roxana-رکسانا - عشق بی پایان ®

داستان زیبا (۲۵)،برای رکسانا-Beautiful story (25), for Roxana

 

دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد.

پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:

لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم

و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!!

ومی دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم.

من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست.

باعشق : روبرت


دخترجوان رنجیـده خاطر از رفتار نامزدش،

از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از

برادر، پسرعمو، پسردایی و ... خودشان به او قرض بدهند.

و همه آن عکسها را که کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش،

در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست می کند،

به این مضمون:

روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم،

لطفاً عکس خودت را از میان عکسهای توی پاکت جدا کن و بقیه را به من برگردان .....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد