ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
I die for the heart, for Roxana
دوست دارم تورا نظاره کنم
زیر پایت پر از ستاره کنم
من به مانند شاعران دگر نیستم
که در دادن چیزی به عشقم خساست بکنم
سمر قند و بخارا و رو ح و جان
همه چیز دادن و دل ندادن آنان
که من آن را به عشقم می دهم
گرچه صاحب آنی میدانم لیک دوباره می دهم
من هر چه صاحب آنم فدایت می کنم
برایه دیدنت جانم به قربانت میکنم
گر خنده کنی بر این دل سنگم
از آن خانه ای برایت سازم
گر قبول کنی عشقم را
هرچه دارمو ندارم فدایت می کنم
کاوه از عشق یار را تمنا میکند
آرزو را از دل و جان تمنا می کند